کد مطلب:276833 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:232

شهادت سیدی در مدینه
و اما جریان شهادت سومین سیدی كه به حسب برخی از روایات، در مدینه منوره به وقوع می پیوندد، و او پسر عموی نفس زكیه می باشد، و شهادتش نیز از جمله علائم



[ صفحه 82]



متصل به ظهور است، آن چنان كه امام صادق علیه السلام فرموده چنین است:

زراره گفت: شنیدیم كه امام صادق علیه السلام می فرمود:

امام قائم علیه السلام را پیش از آنكه قیام كند، غیبتی است.

عرض كردم: چرا؟

فرمود برای اینكه می ترسد و با دست خود به شكمش اشاره نمود- یعنی او را می كشند- سپس فرمود:ای زراره اوست كسی كه مردم در انتظارش بسر می برند و اوست همان كس كه در ولادتش تردید خواهند نمود و بعضی خواهند گفت پدرش مرد در حالی كه جانشین و فرزندی نداشت، و بعضی خواهند گفت در شكم مادر بود، و برخی خواهند گفت دو سال یا چند سال پیش از وفات پدرش به دنیا آمده است و اوست كه در انتظارش هستند ولی خداوند دوست دارد كه دلهای شیعه را آزمایش كند و در زمان غیبت اوست ای زراره، كه باطل گرایان به تردید می افتند.

زراره می گوید:عرض كردم: فدایت شوم اگر من به آن دوران رسیدم چكار كنم؟

فرمود:ای زراره هر گاه به آن دوران رسیدی این دعا را بخوان:

«اللهم عرفنی نفسك فانك ان لم تعرفنی نفسك لم اعرف نبیك، الله من عرفنی رسولك فانك ان لم تعرفنی رسولك لم اعرف حجتك، اللهم عرفنی حجتك فانك ان لم تعرفنی حجتك ضللت عن دینی».

خدایا خودت را به ما بشناسان، زیرا اگر تو خودت را به ما نشناسانی من رسولت را نخواهم شناخت، خدایا پیغمبرت را به من بشناسان، زیرا اگر پیغمبرت را به من نشناساندی، من حجت تو را نخواهم شناخت. خدایا حجت خودت را به من بشناسان، زیرا اگر حجتت را به من نشناسانی من از دینم دور، و گمراه می شوم.

سپس فرمود: ای زراره بناچار باید جوانی در مدینه كشته شود،

عرض كردم: فدایت شوم این كه در مدینه كشته می شود همان نیست كه سپاهیان سفیانی وی را می كشند؟

فرمود: نه ولی او را بنی فلان [یعنی بنی العباس و در نسخه ای، سپاه (آل بنی فلان)] می كشند. یكی از آنها می آید تا به مدینه داخل می شود و مردم نمی دانند



[ صفحه 83]



به چه علت و انگیزه و منظوری به مدینه آمده است، پس آن سید را می گیرند و می كشند همین كه او را از روی ستم و تعدی به قتل رسانیدند دیگر خدا مهلتشان نمی دهد و در این هنگام است كه امید فرج می رود و باید منتظر بود. [1] .

به حسب ظاهر این سیدی كه در مدینه كشته می شود، مطابق خبری كه از سطیح كاهن در كتاب «بحار» ج 51 ص 163 نقل شده- اگر آن خبر اعتباری داشته باشد- وی پسر عموی نفس زكیه است، چه انكه در آن خبر می گوید:

«و ذلك اذا قتل المظلوم بیثرب، و ابن عمه فی الحرام» یعنی: ظهور صاحب الامر علیه السلام زمانی صورت خواهد گرفت كه آن سید مظلوم در مدینه كشته شود و پسر عمویش در مكه و حرم امن خدا به قتل برسد. [2] .

و البته لازم هم نیست كه این سید، پسر عموی حقیقی «نفس زكیه» باشد، زیرا بطوری كه می دانیم همه سادات چه حسنی و چه حسینی بنی عم اند، و از این ممكن است منظور سطیح از ابن عمه سید بودن این فرد باشد.

به هر حال، به حسب روایتی كه امام صادق علیه السلام نقل گردید این سید به دست یك عراقی بی ریشه كه از دین بیگانه است و از ایمان بهره ای ندارد، و به مدینه آمده و سید را تعقیب می كند، و در هر جا و در هر كوی و برزن او را زیر نظر دارد، به شهادت می رسد. و دور نیست كه شهادتش پیش از شهادت «نفس زكیه» (و سید دیگری كه در مكه كشته می شود) واقع شود.


[1] كافي ج 1 ص 337 و بحار ج 52 ص 147 و منتخب الاثر ص 501 و غيبت نعماني ط صدوق ص 166 حديث 6.

[2] الزام الناصب ج 2 ص 170.